Web Analytics Made Easy - Statcounter

همشهری آنلاین - ثریا روزبهانی: زنان در درست کردن سبزه بسیار دقت می‌کردند، زیرا درست سبز شدن سبزه نشان از کدبانوگری خانم خانه بود؛ پختن سمنو نیز کاری جمعی بود و خانم‌ها برای پخت آن دور هم جمع می‌شدند.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

نصرالله حدادی، تهران‌پژوه، درباره نحوه انجام این مراسم می‌گوید: «خانمی که مسن‌تر بود، اهل نماز و روزه بود و به ویژه اگر سیده بود مسولیت اصلی را به عهده می‌گرفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پخت سمنو پس از اینکه چند روز گندم را خیس می‌گذاشتند و شیره‌اش را می‌گرفتند، ۲تا۳ روز پیش از عید بعد از اذان مغرب و عشا آغاز می‌شد و تا قبل از اذان صبح طول می‌کشید، بعد از نماز صبح و خوردن صبحانه سمنو را تقسیم می‌کردند. همان فرد مسن ناظر انجام مراسم بود و در دیگ را باز می‌کرد یا اجازۀ باز کردن در دیگ را که امری مهم جهت برآورده‌ شدن حاجت است، به فردی دیگر واگذار می‌کند. رسم بود که افراد ناپاک چه زن یا مرد در مراسم حضور نداشته باشند. همه افرادی که در این سنت مذهبی مشارکت داشتند، نیت یا نذری داشتند تا آن را ادا کنند.

نقل است که اگر در به‌هم زدن سمنو غفلتی می‌شد یا در نیت پخت مشکلی بود، طعم سمنو تلخ می‌شد. هم‌زدن مداوم سمنو با کفگیر چوبی روی شعله ملایم هیزم، نقش اصلی در پخت سمنو داشت. سمنو را طوری هم می‌زدند که ته دیگ دیده شود و ته نگیرد. هرچند مراسم زنانه بود، اما ‌هم زدن سمنو بر عهده مردان بود و هر کس به نیتی کفگیر در دست می‌گرفت و با ذکر صلوات و خواندن دعا یا نیت، سمنو را هم می‌زد. صبح هم بعد از نماز صبح، دیگ سمنو را با ذکر صلوات و نام حضرت زهرا(س) از روی آتش برمی‌دارند تا سرد شود.

در زمان قاجار برای پخت سمنو از آرد سفید روسی به نام «هشترخانه» استفاده می‌کردند. این آرد از بندر حاجی طرخان (لنکران) وارد ایران می‌شد و به‌دلیل مرغوبیت، در سمنوپزان مورد استفاده قرار گرفت. بعدها در محاوره مردم به نام آرد هشترخان معروف شد. در حقیقت، از آنجا که این بندر بین ایرانی‌ها به هشترخان یا حاجی طرخان معروف بود، آرد وارداتی هم از آن به آرد هشترخانی (هشترخونی) یا حاجی طرخانی معروف شد. این بندر در جریان جنگ روس در دوران فتحعلی شاه، از خاک ایران جدا شد. آرد هشترخانی مرغوب‌ بود و زنان باسلیقه تهرانی وقتی می‌خواستند کدبانویی خود را به رخ بکشند، دربدر دنبال آرد هشترخونی برای پخت حلوای آخر سال یا سمنو می‌گشتند.»

سهم نخستین کاسه سمنو برای سادات

در قدیم رسم بود نخستین کاسه را برای تبرک، به سادات محله می‌دادند یا برای علمای سادات می‌فرستادند. سپس ۷کاسه را پر و بین همسایگان توزیع می‌کردند. همچنین رفع کدورت‌ها پای دیگ سمنوی سفره هفت‌سین از دیگر رسوم تهرانی‌ها بود. بنا بر روایت نصرالله حدادی، سمنوی هفت‌سین از جمله خوراکی‌های عیدانه محصول محله‌ها بود و مثل امروز، محصول آماده بازار نبود. به همین دلیل از چند روز مانده به عید در خانه یکی از اهالی بساط دیگ سمنو راه می‌انداختند به حرمت این دیگ اختلافات را با ریش‌سفیدی بزرگان حل می‌کردند.

«نصرالله حدادی» تهران‌شناس، این مراسم را نماد وفاق اجتماعی در بین خانواده‌های ایرانی معرفی می‌کند و می‌گوید: «از قدیم رسم بوده، همه افرادی که در این سنت مذهبی مشارکت می‌کنند، نیت یا نذری دارند تا آن را ادا کنند. حتی اگر افرادی در این جمع با هم کدورتی داشته باشند، در همان محل آشتی می‌کنند. به‌همین دلیل مراسم سمنوپزان نمادی از وفاق اجتماعی است.»

کد خبر 838458 برچسب‌ها هویت شهری نوروز سمنو

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: هویت شهری نوروز سمنو دیگ سمنو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۲۲۲۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سحرگاه متفاوت یک زن و ۴ مرد پای چوبه دار| دو نفر از پای چوبه دار به زندان برگشتند و سه نفر دیگر...

همشهری آنلاین - حوادث : نخستین فردی که پای چوبه دار رفت و قصاص شد، زن قاتلی بود که به خاطر سرقت النگو و طلاهای زن رمال، جان وی را گرفته بود. شروع این پرونده به شامگاه هفتم اسفند سال ۱۴۰۰ برمی گردد. آن روز به تیم جنایی پایتخت خبر رسید که زنی ۷۰ ساله با ضربات چاقو در خانه اش به قتل رسیده است.

در ادامه تحقیقات مشخص شد مقتول رمال بوده و بواسطه کارش افراد زیادی به خانه اش رفت و آمد داشته اند. بدین ترتیب این فرضیه مطرح شد که یکی از مشتریان پیرزن دست به جنایت زده اند. در صحنه قتل اثر انگشتی بدست آمد که احتمال می رفت متعلق به قاتل باشد.

بررسی ها برای رازگشایی از این جنایت ادامه داشت تا اینکه زن همسایه سرنخ اصلی را در اختیار تیم تحقیق قرار داد: چهلم مقتول به صورت تصادفی صحبت های زن همسایه مان را شنیدم. زن همسایه که فریبا نام دارد به شخصی که آن طرف خط بود می‌گفت که از وقتی همسایه‌مان به قتل رسیده پریشان است و مقتول هرشب به خوابش می‌رود. برای همین احتمال می‌دهم که فریبا در ماجرای قتل زن دعانویس نقش داشته باشد.

زن همسایه به عنوان یکی از مظنونان پرونده بازداشت شد و در تحقیقات گفت: از وقتی مقتول کشته شده خواب‌های پریشان و عجیبی می‌بینم. مدام خواب مقتول را می‌بینم که نام فردی را در خواب برده و می‌گوید قاتلش اوست. او به عروسمان اشاره می‌کند و من با دیدن این خواب خیلی پریشان شده‌ام. همین کافی بود که انگشت اتهام به سمت عروسشان که مشتریان مقتول بود نشانه برود. از سوی دیگر اثر انگشت به دست آمده از محل جنایت با عروس جوان مطابقت داشت.

وی بازداشت شد و در بازجویی ها به قتل اعتراف کرد: شب حادثه گل کشیده بودم و حال خوبی نداشتم. قرار بود مقتول برایم دعای شکست طلسم و سحر و جادو بنویسد. به اتاق رفت که آن را بیاورد و من هم به‌دنبالش راه افتادم. ناگهان کنترلم را از دست دادم و پیرزن را هل دادم و او روی تخت افتاد. بعد با دستانم خفه‌اش کردم و چند ضربه چاقو هم به او زدم و طلاهایش را سرقت کردم

این زن سحرگاه دیروز پای چوبه دار رفت و قصاص شد.

دومین فردی که به دار مجازات آویخته شد، مرد میانسالی بود که ۲۸ فروردین سال ۹۹ همسر دومش را به قتل رسانده بود.

او در بازجویی ها به قتل اعتراف کرد و انگیزه اش را اختلافات خانوادگی دانست. این مرد پس از محاکمه در دادگاه کیفری به قصاص محکوم شد و با قطعی شدن حکمش در یک قدمی مجازات قرار گرفت. این مرد پیش از طلوع خورشید روز چهارشنبه پنجم اردیبهشت ماه در زندان قزل حصار پای چوبه دار رفت و قصاص شد تا پرونده زندگیش برای همیشه بسته شود.

محکوم به قصاص دیگری که دفتر زندگی اش بسته شد، مردی بود که هفتم مهر سال ۱۴۰۰ در درگیری پسر جوانی را به قتل رسانده بود. وی در بازجویی ها به قتل اعتراف کرد و انگیزه اش را اختلاف با مقتول دانست. این قاتل صبح دیروز به دار مجازات آویخته شد.

چهارمین قاتل اما سرنوشتش با ۴ قاتل دیگر متفاوت بود. وی پنجم شهریور سال ۹۶ در درگیری جان جوانی را گرفته بود و نام وی در لیست اعدامی های دیروز قرار گرفته بود. اما بخت با او یار بود چرا که اولیای دم در زندان حاضر نشدند و به دلیل عدم حضور آنها، حکم قصاصش اجرا نشد و به زندان برگشت. پنجمین فردی که دیروز از پای چوبه دار به زندان برگشت، مردی افغان بود که پسر نوجوانی را مورد آزار و اذیت قرار داده بود. او زمانی که پای چوبه دار، توبه نامه اش را ارائه کرد و همین موجب شد تا حکم اعدامش اجرا نشود و به زندان برگردد.

کد خبر 847094 برچسب‌ها سارق - سرقت خرافات و رمالی اعدام قتل - قاتل

دیگر خبرها

  • چین میزبان مذاکرات آشتی میان حماس و فتح می شود
  • چین میزبان مذاکرات آشتی میان حماس و فتح خواهد بود
  • آشتی‌کنان، چند ساعت قبل از عجیب‌ترین فوتبال!
  • سحرگاه متفاوت یک زن و ۴ مرد پای چوبه دار
  • سحرگاه متفاوت یک زن و ۴ مرد پای چوبه دار| دو نفر از پای چوبه دار به زندان برگشتند و سه نفر دیگر...
  • یادواره شهید آبروی محله در روستای بن زرد و رودشتی
  • آشتی با سکوها، کنار نویدکیا هستیم (عکس)
  • منافع مردم سادات محمودی اولویت مسئله سد «خرسان ۳» است
  • منافع مردم سادات محمودی اولویت مسئله سد خرسان است
  • سلطانی: پرسپولیس را به ظاهر واگذار کردند/ از ۱۰۰ میلیارد بدهی به پیشکسوتان می‌دهند!